Farsi Dictionary

Mask

نقاب ، روبند، ماسك ، لفافه ، بهانه ، عياشي ، شادماني ، خوش گذراني ، ماسك زدن ، پنهان كردن ، پوشاندن ، پوشانه.

Mask

نقاب.

Mask register

ثبات نقابي.

Masked

ماسك زده.

Masker

ماسك دار.

Keyword

Criteria