نقشه ، نقشه كشيدن ، ترسيم كردن.
نقشه ، نگاشت ، نگاشتن.
(گ.ش.) افرا، اچ ، چوب افرا.
شكري كه از جوشاندن شيره افرا مي سازند.
شربتي كه از تغليظ انواع افرا تهيه ميشود، عصاره يا شيره افرا.
نقشه برداري ، نگاشت.
دستگاه نگاشت.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains