Farsi Dictionary

Male

جنس نر، مذكر، مردانه ، نرينه ، نرين ، گشن.

Male alto

.= countertenor

Male fern

(گ.ش.) سرخس نر، كيل دارو، بسفايج.

Male sterile

گامت هاي عقيم وبي خاصيت نر.

Malease

(malease) (طب) ناراحتي ، بيقراري ، احساس مرض.

Maledict

لعنت كردن بر، بدگويي كردن ، لعن كردن ، ملعون.

Malediction

لعنت ، بدگويي ، لعن.

Malefactor

بدكار، تبه كار، جاني ، جنايت كار، جنايت اميز.

Malefic

زيان اور، مضر، موذي ، حيله گر، شرير.

Maleficence

تبه كاري ، بدجنسي.

Maleficent

زيان اور، تبه كار، شرير، شيطان ، بدجنس.

Malemute

(malamute) (ج.ش.) سگ سورتمه كش امريكاي شمالي.

Malentendu

اشتباه فهميدن ، سوء تفاهم.

Malevolence

بدخواهي ، بدنهادي ، شرارت ، بدسگالي.

Malevolent

بدخواه ، بدنهاد، (درموردستاره بخت) نحس.

Keyword

Criteria