وسيله تطميع ، طعمه يا چيز جالبي كه سبب عطف توجه ديگري شود، گول زنك ، فريب ، تطميع ، بوسيله تطميع بدام انداختن ، بطمع طعمه يا سودي گرفتار كردن ، فريفتن ، اغوا كردن.
فريب دهنده.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains