Farsi Dictionary

Luminous

درخشان ، فروزان ، روشني بخش ، نوراني ، تابان.

Luminous

درخشان ، شب نما.

Luminous energy

(فيزيك) نيرويي كه تبديل به اشعه نوراني ميشود، نيروي قابل تبديل بنور.

Luminous flux

جريان تشعشع در طول موج مريي.

Luminous paint

رنگ شب نما.

Keyword

Criteria