منطقي ، استدلا لي ، محاسبه اي ، علم منطق.
منطق نمادي ، مربوط به منطق نمادي.
منحني نمايش عملي كه بيشتر بشكل S است.
امايشگر.
امايش ، امادها، (نظ.) مبحث تداركات لشكر كشي ، شعبه اي از فنون نظامي كه درباره فن لشكركشي و وساءط نقليه وتهيه اردوگاه واذوقه ومهمات لا زمه درطي لشكر كشي بحث ميكند.
تدارکاتي
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains