Farsi Dictionary

Life

جان ، زندگي ، حيات ، عمر، رمق ، مدت ، دوام ، دوران زندگي ، موجود، موجودات ، حبس ابد.

Life belt

كمربند نجات غريق ، لا ستيك نجات غريق.

Life cycle

مدارج ومراحل مختلف حياتي انسان وجانوران ، دوره زندگي.

Life expectancy

عمر متوسط، سن متوسط.

Life force

(vital elan) (فلسفه برگسن) زيست نيرو، نشاط حيات.

Life giving

حيات بخش ، نيروبخش ، روانبخش.

Life insurance

بيمه عمر.

Life net

تور نجات (كه براي نجات حريق زدگان يا بازيگران سيرك بكار ميرود).

Life of riley

روش زندگي خوش ايند و پرتجمل.

Life peer

لرد يا اشرافي غير قابل توارث ، عنوان.

Life preserver

وسيله نجارت غريق وغيره ، اسباب نجات.

Life raft

قايق نجات ، قايق چوبي كه براي نجات غريق بكار ميرود.

Life size

(در مورد مجسمه وتصوير وغيره) باندازه شخص زنده ، باندازه طبيعي.

Life test

ازمون حيات.

Life vest

وسيله نجات غريق كه بشكل لباسي دوخته وبرتن ميكنند وبهنگام لزوم انرا باد مينمايند، لباس نجات غريق (jacket life).

Life zone

منطقه حياتي ، منطقه زيست شناسي.

Lifeblood

خون حياتي ، نيروي حياتي.

Lifeboat

قايق نجات.

Lifebuoy

كمربند ياحلقه نجات شناوري كه براي نجات غريق بر روي اب شناور ميباشد، گوي شناور.

Lifeguard

نگهبان ، گارد، مامور نجات غريق.

Lifeless

مرده ، عاري از زندگي.

Lifelike

زندگي مانند، واقعي.

Lifeline

(كف بيني) خط زندگي ، طناب يا رسن نجات غواص ، شاهراه.

Lifelong

مادام العمري ، براي تمام عمر، برابر يك عمر.

Lifemanship

متشخص وبرجسته شدن يا تظاهر به تشخص كردن بوسيله تحت تاثير گذاردن ديگران ، ايجادتشخص.

Lifer

(ز.ع.) محكوم به حبس ابد، حكم حبس ابد.

Lifesaver

نجات دهنده زندگاني ، عضو دسته نجات غريق وامثال ان.

Lifesaving

نجات غريق ، وسيله نجات غريق ، نجات دهنده زندگي.

Lifetime

عمر، مدت زندگي ، دوره زندگي ، مادام العمر، ابد.

Lifetime

عمر.

Lifeway

طرز زندگي.

Lifework

كار يانتيجه يك عمر زندگي.

Life is Fun!

زندگي سرگرم کننده است!

life jacket

جليقه نجات

Life Science

علوم زندگي

lifecycle 

چرخه عمر

lifespan

طول عمر

lifestyle

شيوه زندگي

Keyword

Criteria