Farsi Dictionary

Library

كتابخانه ، قراءتخانه ، كتابفروشي.

Library

كتابخانه.

Library call

فراخواني كتابخانه اي.

Library facilities

تسهيلا ت كتابخانه اي.

Library maintenance

نگهداشت كتابخانه اي.

Library paste

نوعي خمير چسبنده كه از نشاسته درست ميكنند، چسب نشاسته اي.

Library program

برنامه كتابخانه اي.

Library routine

روال كتابخانه اي.

Library science

علم كتابداري ، علم تنظيم ومحافظت از كتب.

Library software

نرم افزار كتابخانه اي.

Library subroutine

زيروال كتابخانه اي.

Library tape

نوار كتابخانه اي.

Keyword

Criteria