چرم ، بند چرمي ، قيش ، قيش چرمي ، چرمي كردن ، چرم گذاشتن به ، شلا ق زدن.
كاغذ يا پارچه چرم نما.
چرمي ، ساخته شده از چرم ، بشكل چرم.
ملوان ، جزو افراد تفنگداران دريايي.
چرم مانند.
(گ.ش.) درخت ميشن (palustris Dirca).
چرمي.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains