Farsi Dictionary

Learn

اموختن ، يادگرفتن ، اگاهي يافتن ، فرا گرفتن ، خبر گرفتن ، فهميدن ، دانستن.

Learn

فراگرفتن ، اموختن.

Learnable

يادگرفتني.

Learned

دانا، عالم ، دانشمند، فاضل ، عالمانه.

Learner

يادگيرنده.

Learning

فراگيري ، معرفت ، دانش ، يادگيري ، اطلا ع ، فضل وكمال.

Learning machine

ماشين فراگير.

learnt

آموخته

Keyword

Criteria