Farsi Dictionary

Knuckle

بند انگشت (مخصوصا برامدگي پنج انگشت)، قوزك پا يا پس زانوي چهار پايان ، برامدگي يا گره گياه ، قرحه روده ، تن در دادن به ، تسليم شدن ، مشت زدن.

Knuckle duster

پنجه بوكس ، بوكس باز.

Knuckle joint

لولا ي مفصلي ، لولا ي بند دار.

Knucklebone

استخوان بند انگشت ، استخوان قوزك ، قاپ.

Keyword

Criteria