جستن ، پريدن ، خيز زدن ، جور درامدن ، وفق دادن ، پراندن ، جهاندن ، پرش ، جهش ، افزايش ناگهاني ، ترقي.
پرش ، اغاز، شروع بحمله.
صندلي تا شو.
جهنده ، پرنده ، بلوز، استين كوتاه زنانه.
عروسك خيمه شب بازي.
نقطه يا مبداء ، شروع بكاري ، نقطه عزيمت.
پريدن
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains