Farsi Dictionary

Interject

در ميان اوردن ، بطور معترضه گفتن ، (م.ل.) در ميان انداختن ، در ميان امدن ، مداخله كردن.

Interjection

(د.) حرف ندا، صوت ، اصوات.

Interjectional

معترضه ، اصواتي ، ندايي.

Keyword

Criteria