Farsi Dictionary

Inhere

ذاتي بودن ، جبلي بودن ، ماندگار بودن ، چسبيدن.

Inherence

(inherency) چسبيدگي ، لزوم ذاتي ، ذاتي بودن ، اصليت ، جبلي.

Inherency

(inherence) چسبيدگي ، لزوم ذاتي ، ذاتي بودن ، اصليت ، جبلي.

Inherent

ذاتي ، اصلي ، چسبنده.

inherently

ذاتا

Keyword

Criteria