Farsi Dictionary

Inflect

كج كردن ، خم كردن (بسوي درون)، منحني كردن ، گرداندن ، صرف كردن.

Inflection

صرف فعل ، كجي.

Inflection

(inflexion) خم سازي ، خميدگي ، انعطاف ، انحناء.

Keyword

Criteria