Hyper |
پيشوندي بمعني روي و بالا ي و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادي وفوق العاده و مافوق و اضافه و بيش از حد و بحد افراط. |
Hyperacid |
حاوي مقدار زيادي اسيد (بيش از مقدار عادي). |
Hyperacidity |
زيادي اسيد. |
Hyperactive |
(طب) داراي فعاليت بيش از اندازه. |
Hyperaesthesia |
(hyperesthesia) (طب) حخساسيت شديد در يك ناحيه بدن ، ازدياد حساسيت. |
Hyperbola |
(هن.) هذلولي ، قسع زاءد. |
Hyperbole |
(بديع) مبالغه ، اغراق ، غلو، گزاف گويي ، (بديع) صنعت اغراق. |
Hyperbolic |
اغراق اميز، اغراقي ، شبه هذلولي ، وابسته به هذلولي. |
Hyperbolist |
اغراق گو. |
Hyperbolize |
گزافه گويي كردن ، اغراق گفتن ، بدرجه اغراق اميزي بزرگ كردن. |
Hyperborean |
(باحرف كوچك) ساكن دورترين نقطه شمالي زمين ، بسيار سرد. |
Hypercatalectic |
داراي هجاي زاءد (در شعر يا نثر) مخصوصا در اخر. |
Hypercritic |
نقادموشكاف ، انتقاد سخت وموشكافي. |
Hyperemia |
(طب) احتقان ، پرخوني (در عضو)، خون انباري. |
Hyperesthesia |
(hyperaesthesia) (طب) حساسيت شديد در يك ناحيه بدن ، ازدياد حساسيت. |
Hyperfocal distance |
نزديك ترين فاصله اي كه از انجا ميتوان عكس برداري واضح وروشن نمود. |
Hypergeometric |
مربوط به هندسه فوق مقياسات فضايي. |
Hyperglycemia |
(طب) ازدياد قند خون. |
Hypergol |
مايع قابل اشتعال. |
Hyperinsulinism |
(طب) ازدياد انسولين (insulin)درخون كه موجب كم شدن قند خون ميگردد. |
Hyperion |
(افسانه يونان) تيتان (titan) پدرهليوس(helios). |
Hyperirritability |
حساسيت واستعداد تحريك فوق العاده. |
Hyperirritable |
داراي حساسيت شديد. |
Hypermetropia |
(طب) مرض دوربيني ، دوربيني. |
Hypermnesia |
(طب) ازدياد غير عادي خاطرات وافكار گذشته ، افزايش غير عادي حافظه. |
Hyperon |
(فيزيك) جرمي كه حد فاصل بين پروتون ونوترون دو اتم است. |
Hyperope |
(طب) مبتلا به مرض دوربيني ، شخص دوربين. |
Hyperopia |
(طب) دوربيني ، مرض دوربيني. |
Hyperostosis |
(طب) رويش غير طبيعي استخوان ، كلفت شدگي استخوان ، برامدگي استخوان. |
Hyperphysical |
فوق طبيعت ، خارق العاده ، مافوق قوه بدني ومادي. |
Hyperpnea |
(طب) تنفس خيلي سريع يا عميق (غير طبيعي)، پردمي. |
Hyperpyrexia |
(طب) تب شديد، درجه حرارت بالا تر از صد. |
Hypersensitive |
داراي حساسيت فوق العاده ، خيلي حساس. |
Hypersensitivity |
حساسيت شديد. |
Hypersonic |
ماوراء الصوت ، داراي سرعتي پنج يا شش برابر امواج صوتي در فضا. |
Hypertension |
(طب) فشار خون ، بيماري فشار خون ، افزايش فشار خون. |
Hyperthyroid |
(طب) ازدياد فعاليت غذه درقي. |
Hypertrophy |
(طب) بزرگ شدن عضوي بيش از حد لزوم. |
Hypervitaminosis |
(طب) ناراحتي هاي حاصله در اثر ازدياد ويتامين در بدن. |
hyperlink |
لينک |
hyperthermia |
هيپرترمي |
hyperventilation |
تنفس سريع و عميق |