Farsi Dictionary

Hype

(ز.ع.) زير جلدي ، اعتياد به مواد مخدره ، معتاد به مواد مخدره.

Hyper

پيشوندي بمعني روي و بالا ي و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادي وفوق العاده و مافوق و اضافه و بيش از حد و بحد افراط.

Hyperacid

حاوي مقدار زيادي اسيد (بيش از مقدار عادي).

Hyperacidity

زيادي اسيد.

Hyperactive

(طب) داراي فعاليت بيش از اندازه.

Hyperaesthesia

(hyperesthesia) (طب) حخساسيت شديد در يك ناحيه بدن ، ازدياد حساسيت.

Hyperbola

(هن.) هذلولي ، قسع زاءد.

Hyperbole

(بديع) مبالغه ، اغراق ، غلو، گزاف گويي ، (بديع) صنعت اغراق.

Hyperbolic

اغراق اميز، اغراقي ، شبه هذلولي ، وابسته به هذلولي.

Hyperbolist

اغراق گو.

Hyperbolize

گزافه گويي كردن ، اغراق گفتن ، بدرجه اغراق اميزي بزرگ كردن.

Hyperborean

(باحرف كوچك) ساكن دورترين نقطه شمالي زمين ، بسيار سرد.

Hypercatalectic

داراي هجاي زاءد (در شعر يا نثر) مخصوصا در اخر.

Hypercritic

نقادموشكاف ، انتقاد سخت وموشكافي.

Hyperemia

(طب) احتقان ، پرخوني (در عضو)، خون انباري.

Hyperesthesia

(hyperaesthesia) (طب) حساسيت شديد در يك ناحيه بدن ، ازدياد حساسيت.

Hyperfocal distance

نزديك ترين فاصله اي كه از انجا ميتوان عكس برداري واضح وروشن نمود.

Hypergeometric

مربوط به هندسه فوق مقياسات فضايي.

Hyperglycemia

(طب) ازدياد قند خون.

Hypergol

مايع قابل اشتعال.

Hyperinsulinism

(طب) ازدياد انسولين (insulin)درخون كه موجب كم شدن قند خون ميگردد.

Hyperion

(افسانه يونان) تيتان (titan) پدرهليوس(helios).

Hyperirritability

حساسيت واستعداد تحريك فوق العاده.

Hyperirritable

داراي حساسيت شديد.

Hypermetropia

(طب) مرض دوربيني ، دوربيني.

Hypermnesia

(طب) ازدياد غير عادي خاطرات وافكار گذشته ، افزايش غير عادي حافظه.

Hyperon

(فيزيك) جرمي كه حد فاصل بين پروتون ونوترون دو اتم است.

Hyperope

(طب) مبتلا به مرض دوربيني ، شخص دوربين.

Hyperopia

(طب) دوربيني ، مرض دوربيني.

Hyperostosis

(طب) رويش غير طبيعي استخوان ، كلفت شدگي استخوان ، برامدگي استخوان.

Hyperphysical

فوق طبيعت ، خارق العاده ، مافوق قوه بدني ومادي.

Hyperpnea

(طب) تنفس خيلي سريع يا عميق (غير طبيعي)، پردمي.

Hyperpyrexia

(طب) تب شديد، درجه حرارت بالا تر از صد.

Hypersensitive

داراي حساسيت فوق العاده ، خيلي حساس.

Hypersensitivity

حساسيت شديد.

Hypersonic

ماوراء الصوت ، داراي سرعتي پنج يا شش برابر امواج صوتي در فضا.

Hypertension

(طب) فشار خون ، بيماري فشار خون ، افزايش فشار خون.

Hyperthyroid

(طب) ازدياد فعاليت غذه درقي.

Hypertrophy

(طب) بزرگ شدن عضوي بيش از حد لزوم.

Hypervitaminosis

(طب) ناراحتي هاي حاصله در اثر ازدياد ويتامين در بدن.

hyperlink

لينک

hyperthermia

هيپرترمي

hyperventilation

تنفس سريع و عميق

Keyword

Criteria