ازار رساندن ، اسيب زدن به ، ازردن ، اذيت كردن ، جريحه دار كردن ، خسارت رساندن ، اسيب ، ازار، زيان ، صدمه.
ازار دهنده.
پر ازار، مضر.
خوردن ، تصادف كردن ، مصادف شدن ، پرت كردن ، انداختن ، پيچ دادن ، ازدحام.
صدمه زدن
برخورد
لطمه ميزند
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains