Farsi Dictionary

Hue

چرده ، رنگ ، شكل ، تصوير، ظاهر، نما، صورت ، هيلت ، منظر

Hue and cry

داد وفرياد وقيل وقال ، تعقيب قاتل.

Hued

داراي ظاهر ونماي مخصوص ، رنگي ، رنگ دار.

Keyword

Criteria