Farsi Dictionary

Honor

(honour) احترام ، عزت ، افتخار، شرف ، شرافت ، ابرو، ناموس ، عفت ، نجابت ، تشريفات (در دانشگاه) امتيازويژه ، (در خطاب) جناب ، حضرت ، احترام كردن به ، محترم شمردن ، امتياز تحصيلي اوردن ، شاگر اول شدن.

Honorable

ستوده ، محترم ، شريف ، شايان تعريف ، پسنديده ، بزرگوار، ابرومند، لا يق احترام ، شرافتمندانه.

Honorarily

بطور افتخاري.

Honorarium

حق الوكاله ، حق يا مزد اموزگار.

Honorary

افتخاري ، مجاني ، درجه افتخاري.

Honorific

تجليلي ، افتخار اميز، عنوان تجليلي.

Keyword

Criteria