لنگيدن ، شليدن ، لنگ لنگان راه رفتن ، دست وپاي كسي را بستن ، مانع حركت شدن ، زنجير، پابند.
دامن تنگ.
كره اسبي كه تازه بالغ شده ، ادم تازه بالغ.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains