| Here | 
      اينجا، در اينجا، در اين موقع ، اكنون ، در اين باره ، بدينسو، حاضر.  | 
    
    
      | Hereabout | 
      درهمين نزديكي ها، دراين حدود، در اين حوالي.  | 
    
    
      | Hereafter | 
      از اين پس ، از اين ببعد، اخرت.  | 
    
    
      | Hereaway | 
      (ك.) باين طرف ، در اين حوالي.  | 
    
    
      | Hereby | 
      بدين وسيله ، بموجب اين نامه يا حكم يا سند.  | 
    
    
      | Hereditament | 
      ميراث ، ملك ، دارايي غير منقول ، مال موروثي.  | 
    
    
      | Hereditary | 
      ارثي.  | 
    
    
      | Heredity | 
      انتقال موروثي ، رسيدن خصوصيات جسمي وروحي بارث ، تمايل برگشت باصل ، توارث ، وراثت.  | 
    
    
      | Hereford | 
      نوعي گوساله گوشت قرمز از نژاد انگليسي كه صورت سفيدي دارد.  | 
    
    
      | Herein | 
      در اين ، در اين باره.  | 
    
    
      | Hereinabove | 
      مافوق اين ، بالا تر از اين.  | 
    
    
      | Hereinafter | 
      بعد از اين ، از اين پس ، در سطور بعد.  | 
    
    
      | Hereinbefore | 
      درمقدمه اين نوشته ياسند، درمقدمه اين موضوع ، پيش از اين.  | 
    
    
      | Hereinbelow | 
      در پايين اين ، در زير اين ، از اين پايين تر.  | 
    
    
      | Hereof | 
      از اين ، متعلق باين ، (م.م.) از اينجا، در اين خصوص.  | 
    
    
      | Hereon | 
      در اين ، بر اين ، در اين مورد، در اينجا، در نتيجه اين.  | 
    
    
      | Heresiarch | 
      سردسته رافضي ها، رءيس رافضيون ، رءيس بدعت كاران ومرتدين.  | 
    
    
      | Heresy | 
      كفر، ارتداد، الحاد، بدعتكاري ، فرقه ، مسلك خاص.  | 
    
    
      | Heretic | 
      رافضي ، فاسد العقيده ، بدعت گذار، مرتد.  | 
    
    
      | Hereto | 
      باين (نامه)، بدين وسيله.  | 
    
    
      | Heretofore | 
      پيش از اين ، پيشتر، سابقا، قبلا ، تاكنون.  | 
    
    
      | Hereunder | 
      در زير، در ذيل ، ذيلا.  | 
    
    
      | Hereunto | 
      باين (نامه)، بدين وسيله ، تاكنون ، تا اين وقت ، تا اين زمان.  | 
    
    
      | Hereupon | 
      درنتيجه اين ، از اين رو، پس از اين ، متعاقب اين.  | 
    
    
      | Herewith | 
      به اين نامه ، (يا ورقه يا پيمان نامه يا سند)، همراه اين نامه ، لفا، جوفا، تلوا.  | 
    
    
      | hereditarily | 
      ارثي  | 
    
    
      | heretical | 
      بدعت  |