پاشنه ، پشت سم ، (درجمع) پاهاي عقب (جانوران)، ته ، پاشنه كف ، پاشنه جوراب ، پاشنه گذاشتن به ، كج شدن ، يك ور شدن.
باپنجه وپاشنه ، بانوك پا.
پاشنه ساز، تعاقب كننده ، تندپا.
پاشنه ، پاشنه پوش.
ته پياله ، لا يي پاشنه ، لا يه پاشنه كفش ، نعلبكي.
پاشنه
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains