Farsi Dictionary

Heavy

سنگين ، گران ، وزين ، زياد، سخت ، متلا طم ، كند، دل سنگين ، تيره ، ابري ، غليظ، خواب الود، فاحش ، ابستن ، باردار.

Heavy duty

مخصوص كارسنگين.

Heavy footed

پاسنگين ، اهسته وسنگين درحركت ، دل سنگين.

Heavy handed

سنگين دست ، خام دست ، بي مهاره ت ، زشت.

Heavyhearted

دلتنگ ، افسرده ، غمگين ، دل افسرده.

Heavyset

جامد، سخت ه ، چهارشانه ، كلفت وكوتاه ، خپل ، جسم سخت وجامدومتراكم ، كلفت ، زمخت.

Keyword

Criteria