Farsi Dictionary

Glide

سر خوردن ، خرامش ، سريدن ، اسان رفتن ، نرم رفتن ، سبك پريدن ، پرواز كردن بدون نيروي موتور، خزيدن.

Glider

هواپيماي بي موتور.

Keyword

Criteria