Gin |
ماشين پنبه پاك كني ، جرثقيل پايه دار، افزار، ماشين ،حيله و فن ، عرق جو سياه ، جين ، گرفتارساختن ، پنبه را پاك كردن. |
Gin rummy |
نوعي بازي رامي مخصوص دو نفر. |
Ginger |
(گ.ش.) زنجبيل ، تندي ، حرارت ، زنجبيل زدن به ، تحريك كردن. |
Ginger ale |
نوعي نوشابه غير الكلي گاز دار. |
Ginger beer |
نوشابه شيرين گاز داريكه زنجبيل دارد. |
Gingerly |
محتاط، با كمرويي. |
Gingersnap |
نوعي نان شيريني ترد زنجبيل دار. |
Gingery |
زنجبيلي. |
Gingham |
نوعي پارچه پنبه اي يا كتاني. |
Gingiva |
(gum) لثه. |
Gingivitis |
(طب) اماس و التهاب لثه دندان ، ورم لثه. |
Gingko |
(ginkgo) (گ.ش.) ژنگو، شجرالمعبد، درخت چهل سكه. |
Gink |
guy،.=nosrep |
Ginkgo |
(gingko) (گ.ش.) ژنگو، شجرالمعبد، درخت چهل سكه. |
Ginseng |
(گ.ش.) درخت جنسه ياجنسان. |