Gene |
(زيست شناسي) ژن ، عامل موجود در كروموزوم كه ناقل صفات ارثي است. |
Genealogist |
شجره شناس. |
Genealogy |
شجره النسب ، شجره نامه ، نسب ، سلسله ، دودمان. |
Geneatlogic |
وابسته به شجره نامه. |
Genera |
.lp.fo suneg |
Generable |
همگاني ، قابل تعميم. |
Generable |
قابل توليد، زايش پذير. |
General |
عام ، كلي. |
General |
عمومي ، جامع ، همگاني ، متداول ، كلي ، معمولي ، همگان ، ژنرال ، ارتشبد. |
General ledger |
معين عام. |
General paresis |
جنون و فلج حاصل در اثر ضايعات سيفليسي مغز. |
General practitioner |
طبيب امراض عمومي ، پزشك بيماريهاي عمومي. |
General purpose |
هر كاره ، بدرد هر كاري خورنده. |
General staff |
ستاد ارتش. |
General store |
فروشگاهي كه همه نوع جنسي در ان يافت ميشود ولي قسمت بندي نشده. |
Generalissimo |
فرمانده كل ، سپهسالا ر، ژنراليسيم. |
Generality |
عموميت ، اظهار عمومي ، نكته كلي ، اصل كلي. |
Generalization |
عموميت دادن. |
Generalize |
بطور عام گفتن ، عموميت دادن (به)، عمومي كردن ، تعميم دادن. |
Generalize |
تعميم دادن ، كليت بخشيدن. |
Generalized |
تعميم يافته ، كلي. |
Generally |
بطور كلي ، عموما، معمولا. |
Generalship |
سرلشكري ، سرتيپي ، علم لشكركشي ، مديريت ، رياست. |
Generate |
زادن ، توليد كردن ، احداث كردن ، بوجود اوردن ، تناسل كردن ، حاصل كردن ، توليد نيرو كردن. |
Generate |
توليد كردن ، زاييدن. |
Generated error |
خطاي توليد شده. |
Generating function |
تابع مولد، تابع زاينده. |
Generation |
توليد، زايش ، نسل. |
Generation |
توليد نيرو، نسل. |
Generative |
توليدي ، نسلي. |
Generator |
زاينده ، زاياد، دينام ، ژنراتور، مولد برق. |
Generator |
مولد، زاينده. |
Generatrix |
(هن.) نقطه يا خط يا سطحي كه سبب احداث خط يا سطح يا جسمي ميشود، احداث كننده ، (هن.) مولد، زاينده ، زايا. |
Generic |
نوعي ، جنسي ، عمومي ، عام ، كلي ، وابسته به تيره. |
Generosity |
بخشش ، سخاوت ، خير خواهي ، گشاده دستي. |
Generous |
سخي ، بخشنده ، زياد. |
Genesis |
پيدايش ، تكوين ، توليد، طرز تشكيل ، كتاب پيدايش (تورات)، پسوند بمعني ايجاد كننده. |
Genet |
(ج.ش.) جانور پستاندار كوچك گوشت خواري شبيه گربه زباد يا گربه معمولي. |
Genetic |
پيدايشي ، تكويني ، وابسته به پيدايش يا اصل هر چيز، مربوط به توليد و وراثت. |
Geneticist |
نسل شناس. |
Genetics |
علم پيدايش ، شاخه اي از علم زيست شناسي كه در باره انتقال وراثت(توارث) واختلا ف موجودات و مكانيسم انان در اثر توارث بحث ميكند، نسل شناسي. |
Geneva cross |
(cross red) صليب سرخ. |
generalist |
عمومي |
generalizable |
تعميم |
genes |
ژن |