Farsi Dictionary

Gap

رخنه ، درز، دهنه ، جاي باز، وقفه ، اختلا ف زياد، شكافدار كردن.

Gap

شكاف.

Gap character

دخشه شكاف پر كن.

Gap digit

رقم شكاف پر كن.

Gape

خميازه ، نگاه خيره با دهان باز، خلا ء ، خميازه كشيدن ، دهان را خيلي باز كردن ، با شگفتي نگاه كردن ، خيره نگاه كردن.

Gapeseed

مايه حيرت و خيرگي ، نگاه خيره.

Gapped scale

(موسيقي) گاهي كه چند نت ان حذف شده باشد.

Gappy

چاك مانند، درز دار.

gaping

خميازه

Keyword

Criteria