رخنه ، درز، دهنه ، جاي باز، وقفه ، اختلا ف زياد، شكافدار كردن.
شكاف.
دخشه شكاف پر كن.
رقم شكاف پر كن.
خميازه ، نگاه خيره با دهان باز، خلا ء ، خميازه كشيدن ، دهان را خيلي باز كردن ، با شگفتي نگاه كردن ، خيره نگاه كردن.
مايه حيرت و خيرگي ، نگاه خيره.
(موسيقي) گاهي كه چند نت ان حذف شده باشد.
چاك مانند، درز دار.
خميازه
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains