(duddy fuddy=) ادم قديمي مسلك ، ادم امل ، شخص اندك بين.
گيج كردن ، سردرگم وهاج وواج شدن ، داءم الخمر بودن ، گيج كردن.
غذايي كه از مخلوط شكلا ت وشير وقند درست شده باشد، سخن بي معني وبيهوده ، جفنگ ، نوعي رنگ قهوه اي ، سرهم بندي كردن ، فريفتن ، اهسته حركت كردن ، طفره رفتن ، پنهان شدن.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains