Farsi Dictionary

Frond

(گ.ش.) برگ ساقه ، ساقه برگي ، فلا خن.

Frondescence

برگ دادن ، برگ دراوردن ، حالت پربرگي.

Frondose

برگدار، پربرگ ، برگ مانند.

Keyword

Criteria