ناپاك ، پليد، شنيع ، ملعون ، غلط، نادرست ، خلا ف ، طوفاني ، حيله ، جرزني ، بازي بيقاعده ، ناپاك كردن ، لكه دار كردن ، گوريده كردن ، چرك شدن ، بهم خوردن ، گيركردن ، نارو زدن (در بازي).
حقه ، كار نادرست ، (مج.) قتل ، ادم كشي.
نوعي پارچه نخي وابريشمي يا نخي.
بيماري ميكربي ومهلك نوزاد كرم زنبور عسل.
رسوب ، درده.
هرزه دهن ، بدزبان ، بددهن ، بيعار، هرزه گو، بي عفت ، فحاش.
بد دهان - دهان ناپاک
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains