Farsi Dictionary

Forge

كوره اهنگري ، دمگاه ، كوره قالگري ، جعل ، تهيه جنس قلا بي ، جعل كردن ، اسناد ساختگي ساختن ، اهنگري كردن ، كوبيدن ، جلو رفتن.

Forger

جاعل ، جعل كننده.

Forgery

جعل اسناد، امضاء سازي ، سند، سند جعلي.

Forget

فراموش كردن ، فراموشي ، صرفنظر كردن ، غفلت.

Forget me not

(گ.ش.) گل فراموشم مكن.

Forgetful

فراموشكار.

Forgettable

از ياد بردني.

forged

جعلي

forgers

متقلبان - جاعلان

Keyword

Criteria