كوره اهنگري ، دمگاه ، كوره قالگري ، جعل ، تهيه جنس قلا بي ، جعل كردن ، اسناد ساختگي ساختن ، اهنگري كردن ، كوبيدن ، جلو رفتن.
جاعل ، جعل كننده.
جعل اسناد، امضاء سازي ، سند، سند جعلي.
فراموش كردن ، فراموشي ، صرفنظر كردن ، غفلت.
(گ.ش.) گل فراموشم مكن.
فراموشكار.
از ياد بردني.
جعلي
متقلبان - جاعلان
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains