علا قمند، انس گرفته ، مايل ، مشتاق ، شيفته ، خواهان.
نوازش كردن ، ناز ونياز كردن.
نوازش كردن.
از روي علا قه.
علا قه ، انس.
درهم داخل شونده ونفوذ كننده (مثل رنگ هاي نقاشي) درهم اميزنده (مثل اغذيه)، نوعي غذاي سويسي.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains