شكست ، (ز.ع.- امر.) شكست خوردن (در امتحانات)، چيدن ، موجب شكست شدن.
پادو، نوكر، غير ماهر، مامور جزء.
شکست خوردن - مردود شدن در امتحان
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains