Farsi Dictionary

Flunk

شكست ، (ز.ع.- امر.) شكست خوردن (در امتحانات)، چيدن ، موجب شكست شدن.

Flunkey

پادو، نوكر، غير ماهر، مامور جزء.

Flunky

پادو، نوكر، غير ماهر، مامور جزء.

flunk out

شکست خوردن - مردود شدن در امتحان

Keyword

Criteria