Farsi Dictionary

Fist

مشت ، مشت زدن ، بامشت گرفتن ، كوشش ، كار.

Fistic

مشتي.

Fisticuffs

مشت زني ، جنگ با مشت.

Fistula

ني ، ناي (مخصوص موسيقي)، پنجه ، (طب) ناسور، زخم عميقي كه غالبابوسيله مجراي پيچاپيچي بداخل مربوط است

Fistulous

لوله اي ، مربوط به ناسور.

Keyword

Criteria