Farsi Dictionary

Fission

شكافتن ، انشقاق ، شكستن هسته اتمي.

Fission bomb

بمب اتمي ، بمب هسته اي ، بمب شكافت.

Fissionable

قابل شكستن وتقسيم ، شكافت پذير.

Fissional

وابسته به شكستن هسته اتم.

Keyword

Criteria