Farsi Dictionary

Fare

كرايه ، كرايه مسافر، مسافر كرايه اي ، خوراك ، گذراندن ، گذران كردن.

Fare thee well

(well you fare) خوش باش ، خدا حافظ.

Fare you well

(well thee fare) خوش باش ، خدا حافظ.

Farer

مسافر.

Farewell

بدرود، وداع ، خدا نگهدار، خداحافظ، توديع ، توديع كردن.

fare breakdown

ريز کرايه - ريز هزينه حمل

fare on

کرايه

Keyword

Criteria