منبسط كردن ، توسعه دادن ، بسط دادن ، پهن كردن ، به تفصيل شرح دادن.
بسط دادن ، بسط يافتن ، منبسط شدن.
بسط پذيري ، قابليت انبساط.
بسط پذير، قابل انبساط.
بسط يافته ، مبسوط، منبسط شده.
ترتيب مبسوط.
بسط دهنده ، منبسط كننده.
گسترش
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains