Farsi Dictionary

Exist

زيستن ، وجود داشتن ، موجود بودن ، بودن.

Existence

هستي ، وجود، زيست ، موجوديت ، زندگي ، بايش.

Existent

موجود، هست.

Existential

وجودي ، مربوط به هستي.

Existentialism

مكتب اگزيستانسياليزم ، هستي گرايي.

existing

موجود

exists

وجود دادرد

Keyword

Criteria