Farsi Dictionary

Execute

اجرا كردن ، اداره كردن ، قانوني كردن ، نواختن ، نمايش دادن ، اعدام كردن.

Execute

اجرا كردن.

Execute cycle

چرخه اجرا.

Execute phase

مرحله اجرا.

executed

اعدام

Keyword

Criteria