امتحان كردن ، بازرسي كردن ، معاينه كردن ، بازجويي كردن ، ازمودن ، ازمون كردن.
ازمونگر، ممتحن ، امتحان كننده.
مورد بررسي قرار دادن
مورد بررسي قرار داده
بررسي
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains