Farsi Dictionary

Event

واقعه ، رويداد، اتفاق ، پيشامد، سرگذشت.

Event

رويداد.

Event file

پرونده رويدادها.

Event scheduling

زمان بندي رويدادها.

Eventful

پرحادثه ، كذايي.

Eventide

شامگاه.

Eventual

احتمالي ، موكول بانجام شرطي ، شرطي ، مشروط.

Eventuality

(possibility=) امكان ، احتمال.

Eventually

سرانجام ، عاقبت.

Eventuate

منجر شدن ، منتج شدن ، نتيجه دادن ، درامدن.

Keyword

Criteria