Farsi Dictionary

Erect

عمودي ، قاءم ، راست ، سيخ ، راست كردن ، شق شدن ، افراشتن ، برپاكردن ، بناكردن.

Erectile

راست شدني ، سيخ شدني ، قابل نعوظ، راست كردني ، بلند كردني ، نصب كردني ، قابل نصب.

Erection

نصب ، ساختمان ، نعوظ، شق شدگي.

Erector

باني ، بناكننده.

Keyword

Criteria