پديدار شدن ، بيرون امدن.
امر فوق العاده و غيره منتظره ، حتمي ، ناگه اينده ، اورژانس.
نگهداشت اضطراري.
منبع قدرت اضطراري.
بيرون اينده ، طالع ، (مج.) براينده ، ناشي ، مبرم ، مضر، اثرات ناشيه ، معلول.
ظهور
ترمز اضطراري
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains