Farsi Dictionary

Eld

مسن ، پيري ، زمان پيش ، ريش سفيد.

Elder

بزرگتر، ارشد، ارشد كليسا، شيخ كليسا.

Elderberry

(گ.ش.)اقطي (sambucus).

Elderly

مسن ، سالخورده.

Eldest

بزرگترين ، سالدارترين ، مسن ترين ، ارشد.

Keyword

Criteria