Farsi Dictionary

Dynamic

وابسته به نيروي محركه ، جنباننده ، حركتي ، شخص پرانرژي ، پويا.

Dynamic

پويا.

Dynamic allocation

تخصيص پويا.

Dynamic check

مقابله پويا.

Dynamic dump

رو گرفت پويا.

Dynamic error

خطاي پويا.

Dynamic memory

حافظه پويا.

Dynamic relocation

جابجايي پويا.

Dynamic shift register

ثبات تغيير مكان پويا.

Dynamic stop

ايست پويا.

Dynamic storage

انباره پويا.

Dynamic structure

ساخت پويا.

Dynamic subroutine

زيرروال پويا.

Dynamic test

ازمون پويا.

Dynamics

پويايي شناسي ، مبحث حركت اجسام ، مكانيك حركت.

Keyword

Criteria