Farsi Dictionary

Dole

قسمت ، حصه ، سرنوشت ، تقسيم پول يا غذا در فواصل معين ،صدقه ، كمك هزينه دولتي به بيكاران ، حق بيمه ايام بيكاري ، اندوه ، ماتم.

Doleful

مغموم ، محزون.

Dolesome

اندوهناك ، غمگين.

Keyword

Criteria