Farsi Dictionary

Divide

تقسيم كردن ، پخش كردن ، جداكردن ، اب پخشان.

Divide

قسمت كردن ، بخش كردن.

Divided

تقسيم شده.

Dividend

سودسهام ، سود.

Dividend

مقسوم ، سود سهام.

Divider

تقسيم كننده ، جدا كننده.

Divider

تقسيم كننده بخش كننده ، مقسم ، (در جمع) پرگار تقسيم.

Keyword

Criteria