Farsi Dictionary

Diverge

انشعاب يافتن ، ازهم دورشدن ، اختلا ف پيداكردن ، واگراييدن.

Divergence

تباين ، انشعاب.

Divergence

واگرايي.

Divergent

واگرا.

Divergent

متباعد، انشعاب پذير، منشعب ، (مج.) مختلف.

Keyword

Criteria