بحث كردن ، مطرح كردن ، گفتگو كردن.
قابل بحث.
كسي كه در مباحثه و مناظره شركت دارد.
بحث ، مذاكره ، مباحثه ، گفتگو، مناظره.
بحث ، مذاكره.
بحث
بحث در مورد
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains